وقتی که یک مفسد به قلاب می افتد


نویسنده: علیرضا اسلامی


همه چیز حکایت از یک کار اطلاعاتی قوی دارد. یک نماینده مجلس به دیدار یک مقام بلند مرتبه اقتصادی می رود، ولی بر خلاف رویه معمول هیچ فرش قرمزی برای او پهن نمی شود که بماند حتی اجازه ورود خودرو اش به پارکینگ را هم نمی دهند. او آشفته  از این  بی احترامی تلاش می کند با آن مقام بلند پایه  تماس بگیرد، تلاشی که عدم توفیق در آن او را عصبانی تر می کند. کارمندی خونسرد با علم به این که او کیست  از حداقل همکاری پرهیز می کند و این جاست که بالاخره ماهی به قلاب نوک می زند. نماینده مجلس که از کوره در رفته است شروع به فحاشی می کند و کارمند مورد نظر با همان خونسردی  او را معرفی می نماید. 


تمام صحنه های فوق در قالب یک ویدئوی جنجال بر انگیز فیلم برداری می شود و در آخر این ویدئو برای اکشن تر شدنش یک آقایی با "کاپشن مشکی" شکار را تیپپا کش می کند و از در سازمان به بیرون پرت می کند.

صید که گیج شده است  شروع به کش و قوس دادن به بدنش می کند و همین باعث می شود هر چه بیشتر قلاب در کامش گیر کند. سوژه، ویدئویی منتشر می کند و پس از روخوانی از متنی که در اندک زمانی تبدیل به 

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مجله گردشگری Download Best Music And Video محمود نامي رستوران گردان برج میلاد تهران 360 لطفهای بیکران مبلمان اداری لیوان کاغذی 462075.parsablog.com مهاجرت به خارج از کشور آموزش